شک بود که یکباره زمین گیرم کرد
از پرسه میان کوچه ها سیرم کرد
من منزوی دو چشم مستت گشتم
دوری تو آخرش مرا پیرم کرد
جواد شاهد نیشابوری
۰۶
آبان
از فرش به عرش زندگی باید کرد
با دیو و ددان روزمرگی باید کرد
عمری به هوای چشم و زلف یاریم
آخر سر همین که بندگی باید کرد
جواد شاهد نیشابوری
۰۶
آبان
تو چشم سیاه و ابروانت زیباست
لبخند به روی آن لبانت زیباست
زیبایی ظاهرت که نعمت اما
کو چشم بصیرت که ببینم زیباست
جواد شاهد نیشابوری
۰۶
آبان
گره افتاده امشب توی کارم
به جز دیدار تو راهی ندارم
خدا داند که دنیا جز هوس نیست
برای بیدلان غیر قفس نیست
خدا داند که دیگر نا نمانده
برای ماندن ما جا نمانده
جواد شاهد نیشابوری
۰۶
آبان
خداوندا تو تنها یار من باش
هوادار دل بیمار من باش
در این ارزان فروشی های ممتد
بیا و گرمی بازار من باش
جواد شاهد نیشابوری
۰۶
آبان
امروز که دین شده همه دنیایم
با بودن تو عجیب بی پروایم
حالا که شده ست هستی ام دیدارت
لطفی کن و یک نگاه کن مولایم!
تنها تو پناه قلب من خواهی بود
تنها مگذار این دل تنهایم
جواد شاهد نیشابوری
۰۶
آبان
خداوندا دل ما را به دیدارش مهیا کن
به یمن لحظه ی وصلش بساط عشق بر پا کن
به خال روی ماه او بده می ساغرم پر کن
در این بی همدمی ساقی بیا و باز غوغا کن
ببخشا بوسه ای زان روی زیبایت بر این عاشق
بیا ای یوسف دلها ، دل ما را مصفّا کن
مصلا رفتم و دیدم به قامت نام تو گویند
چه کردی با دل عاشق جمال خود هویدا کن
بیا ساقی بده جانم ببین این جان بی جانم
ز کردارم پشیمانم بیا دردم مداوا کن
دعاهای من دلخسته دیگر بی اثر گردید
کرم بنما خودت ای دوست بر جانم دعاها کن
جواد شاهد نیشابوری
۰۶
آبان
دشنه
تو این دشنه برگیر و جانم بگیر
ببین حال و روزم جهانم بگیر
بدونت نمی ارزد این جان بیا
بگیر این روانم تو حالم مگیر *جواد شاهد نیشابوری*
توکجایی
خاطرت خیلی عزیزه ، مهربونم تو کجایی
سفره پهن کردم بیایی ، نمی دونم تو کجایی
توی قلب هامون نوشتن ، تو همیشه بین مایی
دیدن تو آرزومه ، میشه که یه روز بیایی
یه روزی بیا دوباره ، پا بذار تو روی چشمام
ببین این شوق وصال رو ، خدا می دونه کجایی
بگو که زودتر می آیی
تا تموم بشه جدایی
تا نموم بشه جدایی *جواد شاهد نیشابوری*
خداوندا
خداوندا تو تنها یار من باش
نگهدار دل بیمار من باش
جهان را پیش چشمم خانه ای کن
تو در شادی و غم هم یار من باش *جواد شاهد نیشابوری*
یک عمر گذشت
یک عمر گذشت در گذاریم هنوز
یک عمر برفت در نواریم هنوز
یک عمر بدی کرده و خوبی که نکردیم
بر حضرت دل چه ها نکردیم
عبرت نگرفتیم و نگشت عبرت ما
سرلوحه ی کار و حرکت ما *جواد شاهد نیشابوری*
بیا خویش تن را به دار آوریم
گنه کرده او را به زار آوریم
همی بر کشیم از خفا ما جفا
بیا خوب تر را به بالا بریم *جواد شاهد نیشابوری*
به امیدی ... زنده موندم
به امیدی که یه روزی پا بذاری روی چشمام زنده موندم
به امیدی که نگاهت زنده باشه توی حرفام زنده موندم
. . . *جواد شاهد نیشابوری*
شبم رفت و روز آمده جهان پیش من چون تموز آمده
بیا و نگاهی به
این دل بکن که محبوب از راه دور آمده
*جواد شاهد نیشابوری*
مثل یک دوست که دوستت داره مثل یک عشق که بی تو زاره
مثل یک سیب که نصفش داره ناتمومه تو بیای می باره
*جواد شاهد نیشابوری*
رخم پر ز خاک و لبم پر ز باد دلم پر ز بغض و زبان پر ز داد
وجودم پر از عشق و الفت بباد نگارم الهی نگاهی کناد
*جواد شاهد نیشابوری*
امروز کنار پنجره ابرها بارون می باریدن
وقتی می اومدن پایین انگاری که می رقصیدن
امروز کنار پنجره خورشید دیگه آفتاب نداشت
بغض تو دلش جاری بود و نایی برا تابش نداشت
امروز کنار پنجره دلم دیگه آروم نداشت
قرارش از بین رفته بود نوبت بی قراری داشت
امروز کنار پنجره نشد ستاره ببینم
بیا که نوبتت شده باید ستاره بچینم *جواد شاهد نیشابوری
۰۳
مهر